بدون عنوان
عزیزم سلااااااام دیشب خونه ی عمو یوسف حسابی جیغ زدی و بیچاره ها سرسام گرفتن من میگفتم مهراد گریه میکنه ولی تو که بیشتر گریه کردی بچه؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! خلاصه به زور خوابوندمت شب خوبی بود عمو امیر و دایی محسن هم بودن کلی با فربد بازی کردی وقتی از جلوت میرم شروع میکنی گریه کردن و جیغ زدن میگی چرا میری خلاصه همش سوک چشمت نشستم هر کاری میخوام بکنم باید از دستت فرار کنم تا منو نبینی شیطون ...
نویسنده :
مهشید
19:36